همانطور که روشن است،جنگ در نفس خود با قتل و غارت و اسارت افراد قوم مغلوب همراه است و جنگ های مسلمانان علیه ایرانیان نیز،خصوصا در مواقعی که ایرانیان شروط مسلمانان را نمیپذیرفتند،از این امر مستثنی نبود.در این مواقع، خصوصا پس از غلبه ی عربهای نو مسلمان از طریق جنگ، به طور طبیعی زنان و کودکان هم از آسیب جنگ در امان نمی ماندند. از اسارت زنان به دست اعراب شواهد بسیاری موجود است.اعراب در همه ی جنگهایی که پیروز می شدند و شهری را فتح می کردند،غالبا جنگجویان آن را می کشتند و زن و فرزندانشان را اسیر می کردند.اسرا هم جزء غنایم محسوب و بین فاتحان تقسیم می شدند.خمس غنایم هم برای خلیفه به مدینه فرستاده می شد.حتی گفته شده اولین اسیرانی که به مدینه برده شدند،اسرای عین التمر بودند.طبری و ابن اعثم کوفی نقل کرده اند که«خالد در عین التمر گردن همه ی مردهای قلعه را زد و هر چه زن و کودک در قلعه بود به اسیری گرفت.سپس خمس آن بیرون شد و به مدینه فرستاده و بقیه را بین لشکریان تقسیم کرد.» در جای دیگر طبری نقل می کند که:«ابوبکر،همراه مغیرة بن شعبه نامه ای برای مهاجر فرستاد.بدین مضمون که وقتی نامه به دست شما رسید و هنوز یر قوم ظفر نیافته اید،جنگجویان را بکشید و زن و فرزند را اسیر کنید یا به حکم من تسلیم شوند.»
مسعودی در مروج الذهب در مورد حجاج بن یوسف سقفی،حکمران عراق نقل می کند:«حجاج در واسط در عراق،در سال 95 ه.ق،در پنجاه و چهار سالگی مرد.شمار کسانی را که وی به کشتن داده،بجز لشکریانش که در جنگ ها کشته شدند،صد و بیست هزار تن دانسته اند.هنگامی که مرد در زندان های وی،پنجاه هزار مرد و سی هزار زن بود و شش هزار تن از آن زنان سراپا برهنه بودند و مرد و زن را دریک بند کرده بود.در تابستان ها هیچ سایبانی ایشان را از آفتاب و در زمستان از سرما حفظ نمی کرد.»
علاوه بر این شواهد دیگری از منابع عربی در دست است که زنان ایرانی در جنگهای دیگری در بحرین،ولجه،حصیر،حضرموت،مداین،شوش،رامهرمز،خراسان،سیستان،ماوراءالنهرو... به دست سپاهیان مسلمان به اسارت گرفته شدند.چنان که طبری از قول ابواسحاق نقل میکند:« وقتی درب حضرموت گشوده شد،مسلمانان به درون حمله بردند، هرچه مرد جنگی در آنجا بود همه را کشتند.عده ای را دست بسته گردن زدند و یک هزار به شمارآمد و بر غنیمت ها و اسیران،نگهبانانی گماشتند. یا گزارش شده است که قتیبة بن مسلم باهلی،سردار معروف حجاج،در یکی از جنگ هایش در خراسان یا ماوراءالنهر به سبب سوگندی که خورده بوئد بسیاری از ایرانی ها را کشت و زنان و دخترانشان را در حضورشان بین لشکر عرب تقسیم کرد.»
هر چند چوکسی این طرز برخورد اعراب را با ایرانیان ناشی از دشمنی بین اعراب و زرتشتیان می داند و مدعی است که در واقع این دشمنی میان زرتشتیان و مسلمانان بود که در گرگان به دار آویخته شدن جنگجویان ایرانی به دست سربازان عرب و اسارت زنان و کودکان آنان را در پی خواهد داشت.
اما به نظر می رسد که این خشونت ها یک سیاست کلی از جانب اعراب مسلمان و یا بر پایه ی آموزه های دینی نبوده است،بلکه بیشتر به اوضاع و شرایط نظامی و فرمان روای زمان و یا فرمانده جنگ داشته است.
ولی در کل در دوره امویان که اوج اندیشه ی برتری عرب بر عجم بود،خشن ترین رفتارها با ایرانی ها می شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.